گوشه اتاق تابلویی است که روی آن با خط زیبایی نام حضرت محمد (ص) خوشنویسی شده است. روی کاغذی که میگوید عمرش هزار سال است. تصور اینکه این کاغذ خوشنویسی شده بیشتر از همه ما عمر میکند مرا به فکر فرو میبرد.
کنار تابلو روی صندلی نشسته است. لبخندی به لب دارد و آرامش از صورتش پیداست. فریدون حاجی زاده آزاد، استاد خوشنویسی و مبدع خط احرام، طرف گپ و گفت این شماره ماست. پدرش کشاورز بود و خودش هم معلم است.
من همیشه در مرکب خوشنویسی آب زمزم میریزمريال زیر تابلوهایم هم با نام حاجی امضا میکنم
تابلویی کنارش است که نام حضرت محمد (ص) بارها کنار هم به شکل دایره خوشنویسی شده است. درباره این تابلو از او میپرسم، میگوید: «دایره در هندسه نماد کل و تکمیل شدن است. من در این تابلو نشان دادم که با رسالت حضرت محمد (ص) دین ما کامل شده است.
علاوه بر این، این تابلو اتحاد و وحدت پیروان دین اسلام و حضرت محمد (ص) را میرساند. پای تابلوهایش را "حاجی" امضا میکند، میپرسم چرا؟ میگوید: «به یاد پدرم که نامش حاجی بود و به احترام آن بزرگوار نام حاجی را پای آثار مینویسم.
فریدون حاجیزاده متولد سال ۱۳۴۲ در گنبدکاووس است. در خانوادهای آذری زبان و مذهبی. تا ایام نوجوانی در گنبد میماند و در ابتدا ذوق هنریاش را خرج نقاشی میکند. نقاشی را نزد استاد ابراهیم مناجاتی میآموزد.
با نقاشی، اما دلش آرام نمیگیرد و سراغ خوشنویسی میرود. میگوید: «خوشنویسی عشق است و باید عاشق باشی تا بفهمی». خوشنویسی را نزد استاد محمدرضا قاسمی میآموزد تا جایی که در سال ۱۳۶۸ دوره ممتاز خط ثلث را به پایان میرساند.
سال ۱۳۷۰ میآید جوار آقا امام رضا (ع) و در نزدیکی حرم مطهر ساکن میشود. فراگیری خط ثلث را در محضر استاد حاکم عنام ادامه میدهد. از علت آغاز خوشنویسی خودش میگوید: «در دوران ابتدایی درسهایم خیلی خوب بود.
روزی مادرم برای جویا شدن وضعیت تحصیلی من به مدرسه آمد. آن موقع کلاس پنجم ابتدایی بودم. مادرم از معلمم پرسید که درسهای فریدون چطور است؟
معلمم در پاسخ گفت: «درسهایش که خوب است، اما خطش ... و سرش را چند بار این ور و آن ور تکان داد، این شد که خیلی به من برخورد. همین قضیه باعث شد تمام تلاشم را انجام دهم تا خطی زیبا داشته باشم و سراغ خوشنویسی رفتم و در انجمن خوشنویسان ثبت نام کردم».
پس از سالها خوشنویسی شروع میکند به تحقیق و تفحص در خطوط مختلف و مبانی نظری هنرهای تجسمی. خطی ابداع میکند که در ظرافت و لطافت و دقت بیمانند است. خطی به نام «احرام». میگوید: «روزی که شروع به خوشنویسی با خط احرام کردم، قلمی در دست داشتم که سوغات مکه بود. قبلا گفتم که به احترام پدرم زیر تابلوها را حاجی امضا میکنم علاوه بر این من همیشه در مرکب خوشنویسی آب زمزم میریزم و به تمام اطرافیانم که به زیارت خانه خدا میروند میگویم برایم آب زمزم بیاورند. همه اینها باعث شد که کلمه اِحرام به ذهنم متبادر شود؛ و نام خط را «خط اِحرام» بگذارم.
اسمهای دیگری هم پیشنهاد شده بود که احرام به دلم نشست. ویژگی این خط در این است که مشابهی در نسخ، ثلث و نستعلیق ندارد».
«سه نقطه است و الف را سه نقطه بنویسید و شما در نهایت الف را طوری مینویسید که سه نقطه بشود در نهایت میشوید میرعماد، این هنر نیست بلکه تکنیک است» با این نگاه آقای رحیمی من الگوی اولیه خط اِحرام را نشانش دادم. نگاهی کرد و بعد از بررسی گفت: «قبول میکنم که این هنر است، ابداع کردی نه تقلید، ولی گفت این خط ابداعی اصول و قاعده ندارد برو و بررسی کن و نسبتهای طلایی یا همان نسبت فیبوناچی معروف را در آن لحاظ کن.»
قای رحیمی گفت: «ممکن است برای ما زیبا باشد، ولی در مقیاس بین المللی باید استانداردی داشته باشد.» این حرف آقای رحیمی ذهنم را مشغول کرد و پس از سالها سراغ ریاضی رفتم. ماهها صرف مطالعه ریاضی و نسبت آن با هنر خطاطی کردم».
میخندد و میگوید: «گاهی از مطالعه ریاضی ذهنم میخواست منفجر شود، آخر ۲۰ سال از آخرین مطالعه ریاضی من گذشته بود. خوشنویسی برای کسانی که اطلاعات کمی از آن دارند ممکن است سراسر دلی و غیررقابتی جلوه کند، درصورتی که اینطور نیست.
خوشنویسان به قدری در کار خودشان و دیگر خوشنویسان دقیق هستند که از تصور ما بیرون است. آقای حاجی زاده از نسبتهای طلایی در خطاطی میگوید: «تمام خط و خطاطی برپایه نسبتهای طلایی است.
زمانی که در مراحل ابداع خط احرام بودم دوستی به نام آقای رحیمی که استاد دانشگاه، گرافیست و نقاش است و همچنین خطاط، نزد من آمد.
آقای رحیمی، خوشنویسی را هنر نمیداند یا بهتر بگویم هنر نمیدانست. میگفت: «شما هنرمند نیستید و تکنیک را خوب بلد هستید، میرعماد پنجاه سال پیش میگفته الف و شما هم کماکان همانطور مینویسید».
میپرسم خط شما در این مدت فراگیر شده و مورد استفاده قرار میگیرد؟ میگوید: «فراگیری یک خط به جامعه بستگی دارد. اکنون کسی به هنر توجه نمیکند و همه به دنبال نرم افزارهای خوشنویسی و گرافیک هستند. الان انجمن خوشنویسان مشهد که مراجعه میکنید، خواهید دید استادی در سطح بینالمللی ۵ شاگرد بیشتر ندارد.
علاوه بر این خطی مثل ثلث هزار سال طول کشیده تا فراگیر شود. نستعلیق هم از زمان میرعماد تا الان ظرف همین سی، چهل سال است که فراگیر شده است و گرنه قبل از آن مورد توجه نبود.
سید علیرضا امیری از دوستان آقای حاجی زاده و استاد خوشنویسی که در جمع ما حضور دارند، میگوید: «این سؤال شما درباره فراگیری خط و صحبت استاد حاجی زاده را باید این گونه تکمیل کرد که فراگیری خط اکنون محقق نمیشود، چون فراگیری هنر به مقداری رفاه نیاز دارد تا مردم از برآورده کردن احتیاجات روزمره خود فارغ شوند و فرصتی برای پیگیری هنر داشته باشند.
الان در این شرایط اقتصادی مردم بیشتر به فکر معیشتشان هستند تا هنر.
آقای حاجی زاده بسیار فروتن هستند و در دور تبلیغات اثرشان وارد نمیشوند. این وظیفه متولیان هنر است که کارهای هنرمندان این چنینی را بسط و اشاعه دهند و گرنه چه هنرمندانی که مغفول ماندند و چه آثاری که در صندوقخانه منازل پوسیدند.
آثار آقای حاجی زاده به عنوان مثال ماحصل یکی، دو روز نیست و نتیجه یک عمر فعالیت هنری و تلاش و ممارست است. آقای حاجی زاده از خرج زندگیاش زده تا به اینجا رسیده است و واقعا باید حمایت شود».
خطی این چنین زیبا و با ظرافت باید بر کاغذی ماندگار و ارزشمند خوشنویسی شود. تابلویی که روی آن نام حضرت محمد (ص) خوشنویسی شده از کاغذی با جنس الیاف کتان ساخته شده است.
میگوید: «کاغذهای معمولی به علت وجود اسید در آنها عمر کوتاهی دارند و از بین میروند، ولی این کاغذها سالهای سال عمر میکنند.
این کاغذها بدون اسید است. روشهای مختلفی برای تولید آنهاست. من از کتیرا استفاده میکنم. کتیرا به همراه زاج سفید، زاج سفید برای گندزدایی و جلوگیری از خورده شدن کاغذ به وسیله حشراتی مثل موریانه است. بعد از آنکه کتیرا و زاج سفید را به کاغذ زدیم با ابر لایهای از سفیده تخم مرغ روی کاغذ میزنیم.
در نهایت با سنگ عقیق صیقل خوردهای همانند کاردک روی آن میکشیم تا کاغذ را خش نیندازد.
این کاغذ بیش از هزار سال عمر میکند. میگویند: «احترام مسجد را متولیاش نگه میدارد» اگر احترام کار را خودت نگه داری دیگران هم برای آن ارزش قائل میشوند. وقتی میخواهم تابلویی سالهای سال بماند باید مقدماتش را هم فراهم کنم».
حاجیزاده برایمان تعریف میکند، از ۴۰ روز خاص زندگیاش میگوید، از چله احرامی. میگوید: «از سال ۸۶ و درحالی که درجه ممتاز در خط ثلث را داشتم متوجه گرفت و گیرهایی در خطوط خوشنویسی میشدم. تصمیم گرفتم خط جدیدی ابداع کنم.
تا آنهایی که من تصور میکردم نقص است نداشته باشد. از صبح عاشورا و با ابیات محتشم کاشانی (باز این چه شورش است که در خلق عالم است/باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است) شروع کردم و تا اربعین طول کشید.
۴۰ روز، در این چله حسابی آزمون و خطا کردم و نتیجه آن را به استادان مختلف خوشنویسی، گرافیست، نقاشی، شکسته نویس، ثلث نویس و نستعلیق نویس نشان دادم.
۲ سال زمان برد تا خط را با نسبتهای طلایی میزان کردم. نهایت در سال ۸۸ و پس از ۵ بار ویرایش کتاب قواعد خط احرام را به چاپ رساندم و آن را ثبت کردم. بیشتر تابلوهایی که خوشنویسی کردم از آیات قرآن کریم، احادیث اهل بیت و نامهای مبارک ائمه اطهار است».
آقای حاجیزاده خاطرهای شیرین و خاص روایت میکند و میگوید: «اولین نمایشگاهی که این خط را به نمایش گذاشتم در بوستان کوهسنگی بود.
سالن سلطان علی مشهدی. صبح یکی از روزها خانمی به همراه همسرش از نمایشگاه دیدن کرد و پرسید صاحب آثار نمایشگاه کیست. جلو رفتم و گفتم در خدمت شما هستم.
آن خانم گفت: «من دیشب خوابی دیدم که لازم است برای شما تعریف کنم» گفتم: در خدمت شما هستم. گفت: «دیشب خواب دیدم که دور خانه کعبه طواف میکنم، در حین طواف در خانه کعبه باز شد. وارد شدم و دیدم تعدادی تابلو در خانه کعبه است. آنها را نگاه کردم و آمدم بیرون. امروز برای قدم زدن با همسرم به پارک آمدم و دیدم روی بنری نوشته نمایشگاه خوشنویسی خط احرام. جذب شدم و به همراه همسرم به این نمایشگاه آمدیم.
وقتی از نمایشگاه دیدن کردم متوجه شدم این تابلوها همانهایی است که دیشب در عالم خواب در خانه کعبه بود.» وقتی آن خانم این را گفت، منقلب شدم و اشکهایم ریخت. آن اولین نمایشگاهم بود و من آن را به عنوان تأییدیه ادامه کارم برداشت کردم. آن خانم در دفتر یادبود نمایشگاه هم خوابش را روایت کرد.
اسم و شماره تماسش را هم نوشت. چندتا از همان تابلوها الان در همین نمایشگاه هست و بازدیدکنندگان از آنها بازدید میکنند».
حاجیزاده میگوید: «خداوند به قلم قسم میخورد و میفرماید "نون والقلم و مایسطرون" قلمی که خداوند به آن قسم میخورد، قلمی قدسی است. قداستی که در این قلم وجود دارد با هیاهو غریب است. برخلاف مثلا موسیقی که با هیاهو عجین است.
خوشنویسی هم مثل شعر و شاعری دنیایی دارد. به خوشنویسان هم الهامهایی میشود. اینها عنایاتی از سمت خداوند است.
در تابلوهای این چند وقت اخیر که تحت این شرایط خوشنویسی کردم کنار امضا مینویسم "قلم به ذکر آمد" و توضیحاتی اضافه مانند در صبح فلان و درحال فلان مینویسم «در صبح جمعه پس از دعای ندبه، قلم به ذکر آمد الحمدلله. اینها از لطف خداوند است و از هیاهو به دور. علاوه بر اینها خوشنویسی به تمرکز و سکوت نیاز دارد.
بیشتر تابلوهای من یا پس از نیمه شب و یا بعد از نماز صبح و در سحر خوشنویسی شده است».
خوشنویس جماعت طبعش متفاوت است، آقای حاجیزاده برایمان تعریف میکند که نمایشگاهی از آثارش برگزار شده بود، میخندد و میگوید: «مدیرکل برای بازدید به نمایشگاه آمده بود در پایان بازدید عکاسان برای عکس یادگاری و خبری آمدند.
لحظه گرفتن عکس یکی از مسئولانی که مقام بالایی نداشت سریع جلو من پرید، نتیجه آن شد که عکس افتتاح نمایشگاه و مدیرکل در روزنامه جام جم چاپ شد، ولی جلو صورت من به عنوان صاحب آثار فرد دیگری ایستاده بود.
این را برایتان گفتم که بدانید خوشنویس جماعت اهلش نیست که تلاش کند تا دیده شود باید آثار و هنرش دیده شود».
* این گزارش دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ در شماره ۳۱۸ شهرآرامحله منطقه ۵ چاپ شده است.